انطباق شدید رویدادهای امروز سوریه با اخبار و روایات اخرالزمانی موجود در منابع روایی اسلامی و انجیل و تورات که وقایع قبل از امدن منجی بشریت را به تصویرکشیده منتظران این امر مهم را شگفت زده کرده است. در روایات اسلامی از ان بعنوان فتنه شام یاد شده که مقدمه خروج فردی از خاندان ابوسفیان معروف به سفیانی است. ارتشی قوی و جرار متشکل از اعراب که شیعه را هدف قرار میدهد و از طرف غربیها و یهود حمایت میشود. محل خروج این نیرو را وادی یابس ذکر کرده اند که جنوبی ترین بخش از سوریه و مرز با اردن است. در روایات اینچنین امده که حمله ای برق اسا از جانب غربی ها که مقاومت حاکم سوریه را غیر ممکن میسازد زمینه خروج این لشکر جرار را فراهم میکند, این نیروها به سرعت تمامی نیروهای مستقر در منطقه شام را سرکوب کرده و بر کل منطقه شام حاکم میگردد و سپس زمینه یورش برای فتح عراق و حمله به ایران برایش مهیا میشود وتا استخر که شیراز کنونی باشد پیشروی میکند و در انجا با نیروی بزرگ خراسانی مواجه شده تلفات سنگینی را وارد کرده و متقابلا دریافت میکند. در روایات از پرچم دیگری که به اهل بیت تعلق دارد و به هدایت کننده ترین پرچم معروف است به رهبری یکی از فرزندان امام حسین بنام یمانی موعود اشاره شده است. لشکر سفیانی با تحمل خسارات و تحمل تلفات از سوی نیروهای ایرانی در نهایت بدست یمانی شکست خورده و کل خاورمیانه توسط یمانی در جنگی 8 ماهه ازاد میگردد و یمانی پرچم را به پدرش امام مهدی تحویل میدهد.
امام باقر (ع) فرمود: همانا كه خشم و حرص او (سفياني) بر ضد شيعيان ما ميباشد. (غيبت نعماني، باب١٨، حديث ٣)
ظهور چگونه خواهد بود؟ چگونه شروع و به چه شكل ادامه خواهد يافت؟
شايد در وهله اول اين سؤال نابجا به نظر برسد يا بي جواب!.
اما با آشنائي با روايات ظهور و فضاي ترسيم شده در آنها و علائم ذكر شده در آنها، اين سؤال به جا و جواب آن، قابل دريافت است.
به نقل از شيخ سعد الدين حموي ، در كتاب بشارة الاسلام در ص ٢٢٤، چنين آمده است: مهدي قيام ميكند در حاليكه عده بسيار زيادي از علائم ظاهر شده است.(1)
يا به قول نويسنده كتاب غيبت نعماني در آخر باب ١٤، نتيجه گيري و جمع بندي علائم مذكور در روايات را بطور فشرده ذيلاً اين چنين ذكر ميكند:
«اين نشانه هائى كه امامان عليهم السّلام ذكر فرموده اند، با توجّه به اينكه از حيث شماره، فراوان و از حيث سند، متّصل و متواتر و از نظر معنا هم با هم متّفق اند، موجب آنست كه ظهور قائم پس از آن نشانهها باشد، زيرا امامان كه راستگويند، خبر داده اند كه اين نشانهها به ناچار واقع خواهد شد تا آنجا كه به آنان عرض شده: (كه ما اميدواريم آرزوى ما در باره قائم پيش از سفيانى جامه عمل بپوشد) فرموده اند: بلى بخدا قسم كه از حتميّات است و چاره اى از آن نيست.
و سپس تحقيق فرموده اند كه پنج نشانه اى كه بزرگترين دليل و برهان بر ظهور حقّ است.... هم چنان كه موضوع تعيين وقت ظهور را باطل كرده اند و فرموده اند (هر كس از ما، براى شما تعيين وقتى را روايت كند بى محابا تكذيبش كنيد هر كه باشد زيرا ما وقت تعيين نخواهيم كرد) و اين از راست ترين گواهها بر آنست كه هر كس ادّعا كند و يا درباره او ادّعا شود كه داراى مرتبه و منزلت قائم است و پيش از اين علامتها ظهور كند، باطل است، مخصوصا كه همه حالاتش گواه بر بطلان ادعايش باشد، از خداوند ميخواهيم كه با منت و كرمش ما را از كسانى قرار ندهد كه با آراستن دين و فريب دادن ضعفاء، مرتدين در مقام بدست آوردن دنيا باشيم و نور و پرتو هدايت و جمال و بهاء حقّ را كه بما تفضل فرموده از ما باز نستاند.»
الغيبة( للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 332
طبق روايات شيعه و سني، ابتداي ظهور. سالها قبل از آن، از ايران خواهد بود، (مبدأه من مشرق)، با انقلابي و خروجي كه به ظهور وصل خواهد شد، (يخرج قوم من مشرق و يوطئون له)، اين روايات كه در كتب معتبر شيعه و سني و با اسناد موثق آمده، در حد تواتر معنوي است.
مضمون اين روايات آن است كه اهل بيت (ع) همواره در فشار خواهند بود تا انقلابي در سمت مشرق(ايران) اتفاق بيافتد، كه در آن اختلافات و نزاعاتي بر سر كلمه «عدل» ايجاد شده كه حتي به درگيريهاي مسلحانه نيز كشيده ميشود، ولي حق را بدست نميآورند پس آن را قبول نميكنند تا اينكه قومي از آنان با پرچمهاي سياه انقلاب(خروج) ديگري كرده و همراه گنجهاي طالقان، پرچم را به صاحب اين امر، يعني يماني (ع) تقديم ميكنند.(2)
مطابق روايات، اساسا سفياني در پي انقلابي شيعي در مشرق (ايران) و بر ضد آن خروج ميكند.(3)
و غرب نيز به دليل سركوب همين انقلاب، سفياني را در شام مسلط ميكند تا انقلاب شيعي ايران را سركوب نمايد.(4)
انقلابي كه در زمان ظهور به هيچ روي حق نيست و افرادي در راس كار هستند كه هيچ ارزشي در نزد خدا ندارند، ولي همانها باعث زمينه سازي ظهور مبارك خواهند شد.(5)
امام صادق (ع) فرمود: افرادي اين امر را ياري ميكنند كه در نزد خداوند هيچ ارزشي ندارند،( مقدمات ظهور ايشان را در آن حكومت فراهم مينمايند) و هنگام قيام، بر عبادت بتها(علماء) مشغول خواهند بود و از ولايت او خارج ميشوند.(و در غيبت طوسي، ص 450 )
6)طبق پيشگوئي احاديث ظهور، اختلاف و درگيري در شام يكي از علائم مهم ظهور ميباشد، سفياني شش ماه قبل از ظهور از شام خروج كرده و تمام مناطق آن را تسخير ميكند و بر آن مسلط ميشود، در شام قبل از خروج سفياني حوادث عظيمي مثل اختلاف و درگيري و انقلاب و كشتار و جنگهاي خونين و وحشتناك اتفاق ميافتد كه به تعدادي از آنها ذيلاً اشاره ميشود:
مطابق روايات، شام، كمي قبل از ظهور، دچار اختلاف جنگ و درگيريهاي سياسي پايان ناپذير ميشود، كه اين اختلافات و فتنهها اگر از طرفي فرو كش كرد، از طرف ديگر شعله ور ميشود:
امام باقر عليه السّلام از قول امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: از سه چيز به انتظار فرج باشيد. عرض شد: يا امير المؤمنين آن سه چيز كدامند؟
فرمود: اختلاف داخلى كه ميان شاميان افتد و و انقلاب پرچمهاي سياه (عزداران حقيقي امام حسين ع) از جانب خراسان و ترس و اضطراب شديد در ماه رمضان...(الغيبة( للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 294)(7)
در خطبه مخزون منسوب به اميرالمؤمنين (ع) ، علت سياه بودن پرچمهاي مردم ايران را برپايي هيات عزاداران امام حسين (ع) (اصحاب بواكي للحسين (ع) ) ذكر كرده. (8)
و در حديثي ديگر، امام باقر عليه السّلام فرمود: اى جابر، قائم ظهور نميكند تا [مردم را] در شام فتنه اى فرا گيرد كه بدنبال راه گريز باشند و پس آن را نيابند. (الغيبة للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 327)(9)
مطابق روايت، اختلافات و جنگ داخلي و انقلاب در «حمص» شروع شده و به غليان ميآيد و ميجوشد و در دمشق، آتش شعله ور و برافروخته ميشود. (10)
و باز مطابق روايت، مخالفين از غرب كمك ميخواهند و آنها عليه دمشق متحد ميشوند (11)
مطابق روايت، آنها براي حمله به شام از امم (يا سازمان ملل) استمداد يا اجازه ميخواهند، پس جواب مثبت ميگيرند(12)
مطابق روايت، شــــــام، از طرف غرب، مورد تحريم و محاصره شديد اقتصادي قرار ميگيرد(13)
و در باب ١٤ حديث ٥٥، كتاب غيبت نعماني از اميرالمؤمنين (ع) روايت ميكند كه در جواب امام حسين كه از ايشان پرسيد كه خداوند چه وقت زمين را از ظالمين پاك مينمايد، مولا علي (ع) ميفرمايند: وقتي كه قائمي از خراسان قيام كند و امير امراء(شوراي نظاميان) در مصر قيام كرده و زمام را بدست گيرد (همانگونه كه در مصر، شوراي نظامي به رهبري وزير دفاع مصر به عنوان امير امراي ارتش، حاكميت را در دست گرفت) (14)
چنانچه عرض شد اين مضمون در روايات تا حد تواتر معنوي در كتب شيعه و سني ميرسد.
امام باقر (ع) فرمود: شيصباني (صفتي است كه براي نيروهاي شيطاني بني عباس كه ضد شيعه بودند گفته شده و مصداق فعلي آن ميتواند القاعده باشد) از كوفه شورش ميكند، مانند آب از زمين ميجوشند، پس زائرانتان را ميكشند، پس آن زمان منتظر سفياني باشيد. غيبت نعماني باب١٨ ح ٨. (15)
مطابق روايات، قبل از سفياني، انقلاب و شورشي در مصر و در يمن اتفاق خواهد افتاد.(16)
و مطابق فرمايش امير المومنين (ع) در كتاب غيبت نعماني، در مصر خروج و انقلابي ميشود و اهل مصر اميرشان را خلع ميكنند و اميرالامراء(حاكم نظامي) كارها را به دست ميگيرد. (14)
نهايتاً نظام مصر از هم ميپاشد، قبطيها اعلام استقلال ميكنند، مردم مصر به كمك لشگر حسني يا ابقع در شام ميروند. (17)
و در ادامه غربيها همراه نيروهائي از آفريقا و نيروهاي سفياني به آنجا حمله كرده، مردم را سركوب كرده و به نيروهاي سفياني در شام ميپيوندند:
مطابق روايات ، بعد از تحريم اقتصادي، جنگ خونين و وحشتناكي را پيش خواهند برد، و در ادامه آن سفياني، كه خود از غرب ميآيد و با فرهنگ غربي بزرگ شده و هم پيمان آنها است خروج ميكند
يهود و اعراب هم به نيروهاي غربي ميپيوندند و براي آغاز حمله، غربيها نيروهاي شرقي و اعراب را جلو مياندازند.(18)
مطابق روايات، آنگاه نيروهاي غربي با حمله شهاب گونه، به طور وحشتناك و مرگ آور حمله را آغاز ميكنند. پس مطابق روايت، بايد در آن هنگام منتظر سفياني باشيم.(19)
مولا علي (ع) فرمود: آنگاه كه برذنهاي شهاب گونه (اشاره به موشك و هواپيما) و پرچمهاي بني اصفر( روم ) از غرب بيايند و شام را اشغال كنند با مرگ سرخ و وحشت زياد...پس آن هنگام فرزند هند جگر خواره (سفياني) خروج كند.
امام باقر عليه السّلام كه آن حضرت فرمود: [امير المؤمنين عليه السلام فرمود] هنگامى كه دو نيزه در شام ردّ و بدل شد از همديگر باز نگردد مگر آنكه نشانه اى از نشانه هاى خداوند هويدا شود. عرض شد: يا امير المؤمنين آن نشانه چيست؟ فرمود: زلزله اى در شام روى دهد كه بيش از صد هزار نفر در اثر آن جان مىسپارد. و خداوند آن زلزله را براى مؤمنين موجب رحمت و براى كافرين عذاب قرار ميدهد و چون اين پيش آمد روى دهد متوجّه سوران مركبهاى سپيد و سياه و گوش (يا دم) بريده باشيد و پرچمهاى زردى كه از مغرب روى مى آورد تا آنكه بشام ميرسد و اين هنگامى است كه بزرگترين ناراحتى و مرگ سرخ روى دهد، و چون چنين شد متوجّه باشيد كه شهركى در دمشق بنام (حرستا) بزمين فرو خواهد رفت، و چون چنين شود، فـــــــــــــرزند هند جگر خوار(سفياني) از وادى يابس خروج كند تا آنكه بر منبر دمشق بنشيند، و چون اين چنين شود خروج مهدى عليه السّلام را منتظر باشيد.( الغيبة للنعماني / ترجمه فهرى، متن، ص: 360) (20)
نام سفياني، عبدالله ميباشد و مقدمات خروجش با شورشي در حمص و دمشق - دو بخش شام كه امروز كشور سوريه را تشكيل ميدهد- و بنابر اين ظهور او با انقلاب و شورشي از سوريه آغاز ميشود و از طرف ناحيه فلسطين و صحراي خشك (اردن) خروج ميكند، او شخصي است كه از غرب ميآيد و ليكن رياست سرزمين خشك را قبل از ظهور بر عهده ميگيرد (21)
و با شعار دفاع از اسلام، احتمالاً دفاع از سني ها، با سپاهي جرار، در مقابل شيعه خروج كرده و مثل سيلي بنيان كن پيش خواهد رفت و هيچ نيروئي جلودارش نخواهد شد.(22)
بعد از آن ابتدا ابقع را ميكشد، سپس نيروهاي اصهب (بمعني بور يا اسد، به نقل از كتاب قاموس المحيط) را سركوب و خود اصهب را ميكشد.(23)
پس از آن به سوي عراق و ايران پيشروي كرده و بعد از قتل عام شيعه در عراق، ايران را از همه طرف محاصره خواهد كرد، و دليل حمله خود را محور شرارت بودن ايران ذكر ميكند.(24)
سپس نيروهاي اموي و مرواني يا سنيهاي ضد شيعه- كه امروزه سلفي و وهابي ناميده ميشوند و نيروهاي القاعده هم عمدتاً از آنهاست- با غربيها در شام بر عليه نيروهاي شيعه و ايراني متحد ميشوند(25)
اين لشگر از وادي يابس از سمت اردن و فلسطين به قصد تصرف دمشق حمله خود را آغاز ميكند (26)
- با دو نيرو و پرچم و يا كشور مستقل در شام به اسمهاي اصهب و ابقع كه در جبهه ضد سفياني هستند، ميجنگند.
از معاني اصهب طبق كتاب فرهنگ قاموس المحيط، سرخي روي صورت و اسد ميباشد.
قبل از حركت لشگر سفياني، نيروهاي غربي در حمله اي كه در احاديث سنگين و سهمگين و خونين توصيف شده با وسائلي شهاب گونه، شام را مورد تهاجم قرار ميدهند:
در آن مقطع، لشگري عظيم از ايرانيها در شام حضور دارند كه براي مقابله با غرب و سفياني وارد شام شده اند (27)
شما هرگز سفياني را نميبينيد تا آنكه غربيها به سوي شما (حمله) كنند و تا اينكه شما غرب را ببينيد.(28)
(غرب كه حمله كرد) پس جنگ عظيمي واقع ميشود، سپس سفياني ملعون ظاهر شده و بر همه آنها مسلط ميشود.(29)
نيروهاي سفياني و يهود
قابل توجه است كه سفياني با يهود هم همپيان بوده و بعد از شكست به بيت المقدس عقب نشيني كرده و همانجا كشته ميشود، و نيروهاي روم و دجال و يهود هم در جنگ بعدي و نهائى در همانجا، يعني بيت المقدس، تارومار ميشوند، البته اكثريت يهود و نصارا از مردم عادي، به دست حضرت مهدي (ع) و حضرت مسيح (ع) اسلام ميآورند.(30)
نيروهاي سفياني و مصر
در حين جنگ و تهاجم غرب به شام، مصريها به كمك ابقع ميشتابند، در نتيجه مورد تهاجم غرب و سفياني قرار گرفته و به شدت سركوب ميشوند و مصر به تصرف آنها در ميايد.(31)
نيروهاي غربي و سفياني بعد از تصرف مصر و شامات به سرعت متوجه ايران و عراق شده و لشگري عظيم را به سوي ايران گسيل ميدارند.
سفياني و ايران
آنگاه ايران را كه هدف اصلي هجوم و حمله غرب و سفياني ميباشد، از همه طرف محاصره كرده و بطور گسترده به آن حمله ميكنند، از جنوب تا اصطخر يا شيراز و از شمال تا تبريز پيشروي ميكنند و ري يا تهران بطور كامل خراب و منهدم ميشود.(32)
خراب شدن زوراء يعني همان ري (تهران) به دست سفياني خواهد بود. (33)
از كعب الاحبار روايت شده كه همانا از براى قائم كه از فرزندان علىّ است غيبتى است مانند غيبت يوسف و بازگشتى است همچون بازگشت عيسى بن مريم و پس از آنكه مدّتى غايب شد ظاهر مىشود در وقتى كه ستاره سرخ طلوع كرده و زوراء كه شهر «رى» است ويران شده و مزورة كه بغداد است فرو رفته و سفيانى خروج نموده و جنگ ميان اولاد عباس و جوانان ارمنيّة و آذربايجان درگرفته باشد و آن جنگى است كه هزاران هزار كشته دارد هر كسى دست بر قبضه شمشير جواهر نشان دارد پرچمهاى سياه بر او در اهتزاز است آن همان جنك است كه با مرگ سرخ و طاعون خطرناك آميخته است.
الغيبة( للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 166
و در ري (تهران) افراد بسياري كشته ميشوند كه تعداد كشته شدگان را جز خالقشان نميداند و به اهل ري(تهران) در زمان حكومت سفياني، قحطي و فشار و بلاي عظيمي وارد خواهد شد.(34)
و حمله شروسي ( احتمالا از ناحيه آذربايجان شوروي) به آذربايجان و به سمت تبريز به قصد تسخير ماوراي ري (تهران)... پس بين شروسي و مروزي(ايرانيان) جنگي اتفاق خواهد افتاد كه (بر اثر فشار آن)خردسالان در آن پير شده و بزرگان در آن از پاي ميافتند. (35)
امام صادق (ع) فرمود: هيچ گريزي از آتشي كه از سوي آذربايجان خارج ميشود، نيست، كه هيچ چيزي جلودار آن نيست.(36)
منابع:
(1) قام المهدي و قد ظهر من العلامات عدة كثيره.
(2)در سنن ابن ماجه باب خروج مهدي چنين آمده:
4064 - عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ( بَيْنَمَا نَحْنُ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذْ أَقْبَلَ فِتْيَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ فَلَمَّا رَآهُمْ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ وَتَغَيَّرَ لَوْنُهُ قَالَ فَقُلْتُ مَا نَزَالُ نَرَى فِي وَجْهِكَ شَيْئًا نَكْرَهُهُ فَقَالَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا وَ إِنَّ أَهْلَ بَيْتِي سَيَلْقَوْنَ بَعْدِي بَلَاءً وَ تَشْرِيدًا وَ تَطْرِيدًا حَتَّى يَأْتِيَ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ مَعَهُمْ رَايَاتٌ سُودٌ فَيَسْأَلُونَ الْخَيْرَ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَيُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَدْفَعُوهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَيَمْلَؤُهَا قِسْطًا كَمَا مَلَئُوهَا جَوْرًا فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَلْيَأْتِهِمْ وَلَوْ حَبْوًا عَلَى الثَّلْجِ (
و همين مضمون در مستدرك حاكم هم به همين شكل امده است.
همين مضمون را در غيبت نعماني با سند معتبر به اين شكل روايت شدده:
عن ابي جعفرع انه قال: كاني بقوم قد خرجوا بالمشرق يطلبون الحق فلا يعطونه، ثم يطلبونه فلا يعطونه فاذا راوا ذلك وضعوا سيوفهم علي عواتقهم ( وقتي راههاي قانوني جواب نداد به مبارزه مسلحانه رو ميآورند)..... فلا يدفعونها الا الي صاحبكم، قتلاهم شهداء، اما اِني لو ادركت ذلك لاستبقيت نفسي لصاحب هذا الامر( اشاره به اينكه بين اين خروج و انقلاب تا ظهور فاصله زياد نيست و شركت كنندگان در آن انقلاب ظهور را درك خواهند كرد.
(3) و در كتاب غيبت نعماني، باب خروج سفياني حديث ١٤ از امام صادق روايت ميكند كه: يكون مبدأه من قبل المشرق، و اذا كان ذلك، خرج السفياني
(4) تخرج رايات السود من خراسان معه قوم ضعفا يجتمعون، يؤيدهم الله بنصره، ثم يخرج اهل المغرب علي اثر ذلك. فتن ابن حماد.ح ٩٤٠.
(5) به نقل از ابن حجر، (همين حديث در فتن ابن حماد هم آمده و اضافه كرده كه:) علي رأسه جماعة يأمرونه و ينهونه، لا خلاق له عندالله
(6) قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ هَذَا الْأَمْرَ بِمَنْ لَا خَلَاقَ لَهُ وَ لَوْ قَدْ جَاءَ أَمْرُنَا لَقَدْ خَرَجَ مِنْهُ مَنْ هُوَ الْيَوْمَ مُقِيمٌ عَلَى عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ.
(7) انتظروا الفرج من ثلاث: فقيل يا امير المؤمنين و ما هن؟ فقال: اختلاف اهل الشام بينهم.
(8) بشارة الاسلام ص ٨٢ به نقل از بحار ج ٥٣ ص ٨١
(9) قال الباقر ع: يا جابر لا يظهر القائم حتي يشمل الشام فتنة يطلبون المخرج منها فلا يجدونه، نعماني ب ١٤ ح٦٥.
(10) قال رسول الله ص: ثم يثور بحمص و يوقد بدمشق. فتن ابن حماد حديث٨٤٠
(11) فيدعو بجماعة من اهل المغرب، فيجتمعون ما لم يجتمعوا لاحد. همان: ح٨٤٠.
(12) و يأتي الامم فيستمدهم علي اهل الشام، فيجيبونه.همان: ح.١٥٢٦
(13) و يوشك اهل الشام ان لا يجبي اليهم دينار و لا مد يمنعهم من ذلك الروم، ملاحم، باب ١٨٧
(14) يا اميرالمؤمنين متي يطهّرالله الارض من الظالمين؟ ازجمله فرمود: اذا قام القائم بخراسان.... و قام اميرالامره بمصر
(15) يخرج الشيصباني من ارض كوفان ينبع كما ينبع الماء فيقتل وفدكم فتوقعوا بعد ذلك السفياني
(16) قَالَ يَخْرُجُ قَبْلَ السُّفْيَانِيِّ مِصْرِيٌ وَ يَمَانِيٌ.، حديث صحيح از غيبت طوسي ص ٢٧١ و بشارة الاسلام ص٢١٢
(17) مادة الابقع من مصر، يعني كمك كنندگان ابقع از مصر هستند. فتن ابن حماد
(18) و تجمع اليه اليهود جميعاً و يسير نحو الشام، مقدمته العصابة المشرقيه معهم اعراب. همان: ح ١٥٢٦
(19) قال اميرالمؤمنين: اذا رأيتم براذين الشهب و رايات الصفر يقبلون من مغرب و يحتلون الشام فى خوف شديد و قتل فجيع فانتظروا ابن اكلة الاكباد من الواد اليابس.
(20) قال اميرالمؤمنين:.....الرايات الصفر تقبل من المغرب حتي تحل بالشام و ذلك عند الجزع الاكبر و الموت الاحمر... فاذا كان ذلك خرج ابن اكلة الاكباد من الواد اليابس.
(21) يقبل السفياني من بلاد الروم... وهو صاحب القوم. غيبت طوسي/٢٧٨
- ثم يثور ثائر يقال له عبد الله أخبث البرية يشتعل أمره بحمص و يوقد بدمشق و يخرج بفلسطين يظهر على من ناوأه يهلك على يديه أهل المشرق و دعوته شر دعوة و قتلاه شر قتلى يملك حمل امرأة. ابن حماد از حديث ١٩٧٥.
(22) لا ترد له راية حتي ينزل المدينه بجيش جرار بحار٥٢ص٢٥٢و٢٧٣
(23) قال الباقر ع: و هي سنة اختلاف في كل ارضٍ من ارض العرب - و اول ارض ستخرب الشام-يختلفون علي ثلث رايات الاصهب والابقع و السفياني...حتي لا يكون له همة الا ال محمدص و شيعتهم. تفسير عياشي ج١ ص٦٤
قال الباقر ع: فيلتقي السفياني بالابقع فيقتتلون، فيقتله السفياني و من تبعه ثم يقتل الاصهب ثم لا يكون له همة الا الاقبال الي العراق. غيبت نعماني، ب١٤، ح٦٧
اول ارض ستخرب الشام....يلتقي السفياني بالابقع فيقتتلون، فيقتله السفياني و من تبعه ثم يقتل الاصهب. نعماني ب١٤ ح٦٧
(24) يقول- السفياني- ما هذا البلا كله و قتل اصحابي الا من اهل المشرق....
(25) 764 - حدثنا محمد بن عبد الله التيهرتي عن عبد السلام بن مسلمة سمع أبا قبيل يقول إن صاحب المغرب و بني مروان و قضاعة تجتمع على الرايات السود في بطن الشام. ابن حماد ح.٧٦٤.
(26) -يخرج من وادي يابس.... يخرج من فلسطين
(27) يقاتله من بالشام من أهل المشرق و بها يومئذ منهم جند عظيم....حديث ١٩٧٥ ابن حماد.
(28) لا ترون سفيانياً حتي يأتيكم اهل المغرب و حتي تري اهل المغرب. ابن حماد ح ٨٢٨
(29) فيكون ملحمة عظيمة ثم يظهر السفياني الملعون فيظهر بهما جميعاً همان ح ٨٣٦
(30) علي يدي مهدي يظهر تابوت السكينه....فاذا نظر اليه اليهود اسلمت الا قليل منهم ، ملاحم ابن طاووس باب١٥٣
(31) اذا دخلت الرايات الصفر مصر فغلبوا عليها.. فاليحفر اهل الشام اسراباً
(32) فيلتقي السفياني بباب اصطخر فتكون بينهم ملحمة عظيمة. معجم ج٣ ص٧٧
فيجيش جيشين....و جيش الي المشرق... فيقتلون بالزورا سبعين الف. همان ص٩٢
خراب الزوراء و هي الري. نعماني ب١٠ح٤
(33) خراب الزوراء من السفياني. بشارة الاسلام، ص٣٤
(34) و ليقتلن بالري... خلق كثير لا يحصيهم الا من خلقهم.... و ليصيبن اهل الري في ولاية السفياني قحط و جهد وبلاء عظيم. معجم ج٣ص٨٢
(35) و خروج الشروسي الي اذربايجان يسمي بالتبريز يريد وراء الري... فتكون بين الشروسي و المروزي وقعة صيلمانية يشيب منها الصغير و يهرم منها الكبير. بشارة الاسلام ص٩٩
(36) عن ابي بصير عن ابي عبدالله: لابد لنار من اذربايجان لا يقوم لها شيئ. غيبت نعماني، ب١١ح١ — با
امام باقر (ع) فرمود: همانا كه خشم و حرص او (سفياني) بر ضد شيعيان ما ميباشد. (غيبت نعماني، باب١٨، حديث ٣)
ظهور چگونه خواهد بود؟ چگونه شروع و به چه شكل ادامه خواهد يافت؟
شايد در وهله اول اين سؤال نابجا به نظر برسد يا بي جواب!.
اما با آشنائي با روايات ظهور و فضاي ترسيم شده در آنها و علائم ذكر شده در آنها، اين سؤال به جا و جواب آن، قابل دريافت است.
به نقل از شيخ سعد الدين حموي ، در كتاب بشارة الاسلام در ص ٢٢٤، چنين آمده است: مهدي قيام ميكند در حاليكه عده بسيار زيادي از علائم ظاهر شده است.(1)
يا به قول نويسنده كتاب غيبت نعماني در آخر باب ١٤، نتيجه گيري و جمع بندي علائم مذكور در روايات را بطور فشرده ذيلاً اين چنين ذكر ميكند:
«اين نشانه هائى كه امامان عليهم السّلام ذكر فرموده اند، با توجّه به اينكه از حيث شماره، فراوان و از حيث سند، متّصل و متواتر و از نظر معنا هم با هم متّفق اند، موجب آنست كه ظهور قائم پس از آن نشانهها باشد، زيرا امامان كه راستگويند، خبر داده اند كه اين نشانهها به ناچار واقع خواهد شد تا آنجا كه به آنان عرض شده: (كه ما اميدواريم آرزوى ما در باره قائم پيش از سفيانى جامه عمل بپوشد) فرموده اند: بلى بخدا قسم كه از حتميّات است و چاره اى از آن نيست.
و سپس تحقيق فرموده اند كه پنج نشانه اى كه بزرگترين دليل و برهان بر ظهور حقّ است.... هم چنان كه موضوع تعيين وقت ظهور را باطل كرده اند و فرموده اند (هر كس از ما، براى شما تعيين وقتى را روايت كند بى محابا تكذيبش كنيد هر كه باشد زيرا ما وقت تعيين نخواهيم كرد) و اين از راست ترين گواهها بر آنست كه هر كس ادّعا كند و يا درباره او ادّعا شود كه داراى مرتبه و منزلت قائم است و پيش از اين علامتها ظهور كند، باطل است، مخصوصا كه همه حالاتش گواه بر بطلان ادعايش باشد، از خداوند ميخواهيم كه با منت و كرمش ما را از كسانى قرار ندهد كه با آراستن دين و فريب دادن ضعفاء، مرتدين در مقام بدست آوردن دنيا باشيم و نور و پرتو هدايت و جمال و بهاء حقّ را كه بما تفضل فرموده از ما باز نستاند.»
الغيبة( للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 332
طبق روايات شيعه و سني، ابتداي ظهور. سالها قبل از آن، از ايران خواهد بود، (مبدأه من مشرق)، با انقلابي و خروجي كه به ظهور وصل خواهد شد، (يخرج قوم من مشرق و يوطئون له)، اين روايات كه در كتب معتبر شيعه و سني و با اسناد موثق آمده، در حد تواتر معنوي است.
مضمون اين روايات آن است كه اهل بيت (ع) همواره در فشار خواهند بود تا انقلابي در سمت مشرق(ايران) اتفاق بيافتد، كه در آن اختلافات و نزاعاتي بر سر كلمه «عدل» ايجاد شده كه حتي به درگيريهاي مسلحانه نيز كشيده ميشود، ولي حق را بدست نميآورند پس آن را قبول نميكنند تا اينكه قومي از آنان با پرچمهاي سياه انقلاب(خروج) ديگري كرده و همراه گنجهاي طالقان، پرچم را به صاحب اين امر، يعني يماني (ع) تقديم ميكنند.(2)
مطابق روايات، اساسا سفياني در پي انقلابي شيعي در مشرق (ايران) و بر ضد آن خروج ميكند.(3)
و غرب نيز به دليل سركوب همين انقلاب، سفياني را در شام مسلط ميكند تا انقلاب شيعي ايران را سركوب نمايد.(4)
انقلابي كه در زمان ظهور به هيچ روي حق نيست و افرادي در راس كار هستند كه هيچ ارزشي در نزد خدا ندارند، ولي همانها باعث زمينه سازي ظهور مبارك خواهند شد.(5)
امام صادق (ع) فرمود: افرادي اين امر را ياري ميكنند كه در نزد خداوند هيچ ارزشي ندارند،( مقدمات ظهور ايشان را در آن حكومت فراهم مينمايند) و هنگام قيام، بر عبادت بتها(علماء) مشغول خواهند بود و از ولايت او خارج ميشوند.(و در غيبت طوسي، ص 450 )
6)طبق پيشگوئي احاديث ظهور، اختلاف و درگيري در شام يكي از علائم مهم ظهور ميباشد، سفياني شش ماه قبل از ظهور از شام خروج كرده و تمام مناطق آن را تسخير ميكند و بر آن مسلط ميشود، در شام قبل از خروج سفياني حوادث عظيمي مثل اختلاف و درگيري و انقلاب و كشتار و جنگهاي خونين و وحشتناك اتفاق ميافتد كه به تعدادي از آنها ذيلاً اشاره ميشود:
مطابق روايات، شام، كمي قبل از ظهور، دچار اختلاف جنگ و درگيريهاي سياسي پايان ناپذير ميشود، كه اين اختلافات و فتنهها اگر از طرفي فرو كش كرد، از طرف ديگر شعله ور ميشود:
امام باقر عليه السّلام از قول امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: از سه چيز به انتظار فرج باشيد. عرض شد: يا امير المؤمنين آن سه چيز كدامند؟
فرمود: اختلاف داخلى كه ميان شاميان افتد و و انقلاب پرچمهاي سياه (عزداران حقيقي امام حسين ع) از جانب خراسان و ترس و اضطراب شديد در ماه رمضان...(الغيبة( للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 294)(7)
در خطبه مخزون منسوب به اميرالمؤمنين (ع) ، علت سياه بودن پرچمهاي مردم ايران را برپايي هيات عزاداران امام حسين (ع) (اصحاب بواكي للحسين (ع) ) ذكر كرده. (8)
و در حديثي ديگر، امام باقر عليه السّلام فرمود: اى جابر، قائم ظهور نميكند تا [مردم را] در شام فتنه اى فرا گيرد كه بدنبال راه گريز باشند و پس آن را نيابند. (الغيبة للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 327)(9)
مطابق روايت، اختلافات و جنگ داخلي و انقلاب در «حمص» شروع شده و به غليان ميآيد و ميجوشد و در دمشق، آتش شعله ور و برافروخته ميشود. (10)
و باز مطابق روايت، مخالفين از غرب كمك ميخواهند و آنها عليه دمشق متحد ميشوند (11)
مطابق روايت، آنها براي حمله به شام از امم (يا سازمان ملل) استمداد يا اجازه ميخواهند، پس جواب مثبت ميگيرند(12)
مطابق روايت، شــــــام، از طرف غرب، مورد تحريم و محاصره شديد اقتصادي قرار ميگيرد(13)
و در باب ١٤ حديث ٥٥، كتاب غيبت نعماني از اميرالمؤمنين (ع) روايت ميكند كه در جواب امام حسين كه از ايشان پرسيد كه خداوند چه وقت زمين را از ظالمين پاك مينمايد، مولا علي (ع) ميفرمايند: وقتي كه قائمي از خراسان قيام كند و امير امراء(شوراي نظاميان) در مصر قيام كرده و زمام را بدست گيرد (همانگونه كه در مصر، شوراي نظامي به رهبري وزير دفاع مصر به عنوان امير امراي ارتش، حاكميت را در دست گرفت) (14)
چنانچه عرض شد اين مضمون در روايات تا حد تواتر معنوي در كتب شيعه و سني ميرسد.
امام باقر (ع) فرمود: شيصباني (صفتي است كه براي نيروهاي شيطاني بني عباس كه ضد شيعه بودند گفته شده و مصداق فعلي آن ميتواند القاعده باشد) از كوفه شورش ميكند، مانند آب از زمين ميجوشند، پس زائرانتان را ميكشند، پس آن زمان منتظر سفياني باشيد. غيبت نعماني باب١٨ ح ٨. (15)
مطابق روايات، قبل از سفياني، انقلاب و شورشي در مصر و در يمن اتفاق خواهد افتاد.(16)
و مطابق فرمايش امير المومنين (ع) در كتاب غيبت نعماني، در مصر خروج و انقلابي ميشود و اهل مصر اميرشان را خلع ميكنند و اميرالامراء(حاكم نظامي) كارها را به دست ميگيرد. (14)
نهايتاً نظام مصر از هم ميپاشد، قبطيها اعلام استقلال ميكنند، مردم مصر به كمك لشگر حسني يا ابقع در شام ميروند. (17)
و در ادامه غربيها همراه نيروهائي از آفريقا و نيروهاي سفياني به آنجا حمله كرده، مردم را سركوب كرده و به نيروهاي سفياني در شام ميپيوندند:
مطابق روايات ، بعد از تحريم اقتصادي، جنگ خونين و وحشتناكي را پيش خواهند برد، و در ادامه آن سفياني، كه خود از غرب ميآيد و با فرهنگ غربي بزرگ شده و هم پيمان آنها است خروج ميكند
يهود و اعراب هم به نيروهاي غربي ميپيوندند و براي آغاز حمله، غربيها نيروهاي شرقي و اعراب را جلو مياندازند.(18)
مطابق روايات، آنگاه نيروهاي غربي با حمله شهاب گونه، به طور وحشتناك و مرگ آور حمله را آغاز ميكنند. پس مطابق روايت، بايد در آن هنگام منتظر سفياني باشيم.(19)
مولا علي (ع) فرمود: آنگاه كه برذنهاي شهاب گونه (اشاره به موشك و هواپيما) و پرچمهاي بني اصفر( روم ) از غرب بيايند و شام را اشغال كنند با مرگ سرخ و وحشت زياد...پس آن هنگام فرزند هند جگر خواره (سفياني) خروج كند.
امام باقر عليه السّلام كه آن حضرت فرمود: [امير المؤمنين عليه السلام فرمود] هنگامى كه دو نيزه در شام ردّ و بدل شد از همديگر باز نگردد مگر آنكه نشانه اى از نشانه هاى خداوند هويدا شود. عرض شد: يا امير المؤمنين آن نشانه چيست؟ فرمود: زلزله اى در شام روى دهد كه بيش از صد هزار نفر در اثر آن جان مىسپارد. و خداوند آن زلزله را براى مؤمنين موجب رحمت و براى كافرين عذاب قرار ميدهد و چون اين پيش آمد روى دهد متوجّه سوران مركبهاى سپيد و سياه و گوش (يا دم) بريده باشيد و پرچمهاى زردى كه از مغرب روى مى آورد تا آنكه بشام ميرسد و اين هنگامى است كه بزرگترين ناراحتى و مرگ سرخ روى دهد، و چون چنين شد متوجّه باشيد كه شهركى در دمشق بنام (حرستا) بزمين فرو خواهد رفت، و چون چنين شود، فـــــــــــــرزند هند جگر خوار(سفياني) از وادى يابس خروج كند تا آنكه بر منبر دمشق بنشيند، و چون اين چنين شود خروج مهدى عليه السّلام را منتظر باشيد.( الغيبة للنعماني / ترجمه فهرى، متن، ص: 360) (20)
نام سفياني، عبدالله ميباشد و مقدمات خروجش با شورشي در حمص و دمشق - دو بخش شام كه امروز كشور سوريه را تشكيل ميدهد- و بنابر اين ظهور او با انقلاب و شورشي از سوريه آغاز ميشود و از طرف ناحيه فلسطين و صحراي خشك (اردن) خروج ميكند، او شخصي است كه از غرب ميآيد و ليكن رياست سرزمين خشك را قبل از ظهور بر عهده ميگيرد (21)
و با شعار دفاع از اسلام، احتمالاً دفاع از سني ها، با سپاهي جرار، در مقابل شيعه خروج كرده و مثل سيلي بنيان كن پيش خواهد رفت و هيچ نيروئي جلودارش نخواهد شد.(22)
بعد از آن ابتدا ابقع را ميكشد، سپس نيروهاي اصهب (بمعني بور يا اسد، به نقل از كتاب قاموس المحيط) را سركوب و خود اصهب را ميكشد.(23)
پس از آن به سوي عراق و ايران پيشروي كرده و بعد از قتل عام شيعه در عراق، ايران را از همه طرف محاصره خواهد كرد، و دليل حمله خود را محور شرارت بودن ايران ذكر ميكند.(24)
سپس نيروهاي اموي و مرواني يا سنيهاي ضد شيعه- كه امروزه سلفي و وهابي ناميده ميشوند و نيروهاي القاعده هم عمدتاً از آنهاست- با غربيها در شام بر عليه نيروهاي شيعه و ايراني متحد ميشوند(25)
اين لشگر از وادي يابس از سمت اردن و فلسطين به قصد تصرف دمشق حمله خود را آغاز ميكند (26)
- با دو نيرو و پرچم و يا كشور مستقل در شام به اسمهاي اصهب و ابقع كه در جبهه ضد سفياني هستند، ميجنگند.
از معاني اصهب طبق كتاب فرهنگ قاموس المحيط، سرخي روي صورت و اسد ميباشد.
قبل از حركت لشگر سفياني، نيروهاي غربي در حمله اي كه در احاديث سنگين و سهمگين و خونين توصيف شده با وسائلي شهاب گونه، شام را مورد تهاجم قرار ميدهند:
در آن مقطع، لشگري عظيم از ايرانيها در شام حضور دارند كه براي مقابله با غرب و سفياني وارد شام شده اند (27)
شما هرگز سفياني را نميبينيد تا آنكه غربيها به سوي شما (حمله) كنند و تا اينكه شما غرب را ببينيد.(28)
(غرب كه حمله كرد) پس جنگ عظيمي واقع ميشود، سپس سفياني ملعون ظاهر شده و بر همه آنها مسلط ميشود.(29)
نيروهاي سفياني و يهود
قابل توجه است كه سفياني با يهود هم همپيان بوده و بعد از شكست به بيت المقدس عقب نشيني كرده و همانجا كشته ميشود، و نيروهاي روم و دجال و يهود هم در جنگ بعدي و نهائى در همانجا، يعني بيت المقدس، تارومار ميشوند، البته اكثريت يهود و نصارا از مردم عادي، به دست حضرت مهدي (ع) و حضرت مسيح (ع) اسلام ميآورند.(30)
نيروهاي سفياني و مصر
در حين جنگ و تهاجم غرب به شام، مصريها به كمك ابقع ميشتابند، در نتيجه مورد تهاجم غرب و سفياني قرار گرفته و به شدت سركوب ميشوند و مصر به تصرف آنها در ميايد.(31)
نيروهاي غربي و سفياني بعد از تصرف مصر و شامات به سرعت متوجه ايران و عراق شده و لشگري عظيم را به سوي ايران گسيل ميدارند.
سفياني و ايران
آنگاه ايران را كه هدف اصلي هجوم و حمله غرب و سفياني ميباشد، از همه طرف محاصره كرده و بطور گسترده به آن حمله ميكنند، از جنوب تا اصطخر يا شيراز و از شمال تا تبريز پيشروي ميكنند و ري يا تهران بطور كامل خراب و منهدم ميشود.(32)
خراب شدن زوراء يعني همان ري (تهران) به دست سفياني خواهد بود. (33)
از كعب الاحبار روايت شده كه همانا از براى قائم كه از فرزندان علىّ است غيبتى است مانند غيبت يوسف و بازگشتى است همچون بازگشت عيسى بن مريم و پس از آنكه مدّتى غايب شد ظاهر مىشود در وقتى كه ستاره سرخ طلوع كرده و زوراء كه شهر «رى» است ويران شده و مزورة كه بغداد است فرو رفته و سفيانى خروج نموده و جنگ ميان اولاد عباس و جوانان ارمنيّة و آذربايجان درگرفته باشد و آن جنگى است كه هزاران هزار كشته دارد هر كسى دست بر قبضه شمشير جواهر نشان دارد پرچمهاى سياه بر او در اهتزاز است آن همان جنك است كه با مرگ سرخ و طاعون خطرناك آميخته است.
الغيبة( للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 166
و در ري (تهران) افراد بسياري كشته ميشوند كه تعداد كشته شدگان را جز خالقشان نميداند و به اهل ري(تهران) در زمان حكومت سفياني، قحطي و فشار و بلاي عظيمي وارد خواهد شد.(34)
و حمله شروسي ( احتمالا از ناحيه آذربايجان شوروي) به آذربايجان و به سمت تبريز به قصد تسخير ماوراي ري (تهران)... پس بين شروسي و مروزي(ايرانيان) جنگي اتفاق خواهد افتاد كه (بر اثر فشار آن)خردسالان در آن پير شده و بزرگان در آن از پاي ميافتند. (35)
امام صادق (ع) فرمود: هيچ گريزي از آتشي كه از سوي آذربايجان خارج ميشود، نيست، كه هيچ چيزي جلودار آن نيست.(36)
منابع:
(1) قام المهدي و قد ظهر من العلامات عدة كثيره.
(2)در سنن ابن ماجه باب خروج مهدي چنين آمده:
4064 - عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ( بَيْنَمَا نَحْنُ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذْ أَقْبَلَ فِتْيَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ فَلَمَّا رَآهُمْ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ وَتَغَيَّرَ لَوْنُهُ قَالَ فَقُلْتُ مَا نَزَالُ نَرَى فِي وَجْهِكَ شَيْئًا نَكْرَهُهُ فَقَالَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا وَ إِنَّ أَهْلَ بَيْتِي سَيَلْقَوْنَ بَعْدِي بَلَاءً وَ تَشْرِيدًا وَ تَطْرِيدًا حَتَّى يَأْتِيَ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ مَعَهُمْ رَايَاتٌ سُودٌ فَيَسْأَلُونَ الْخَيْرَ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَيُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَدْفَعُوهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَيَمْلَؤُهَا قِسْطًا كَمَا مَلَئُوهَا جَوْرًا فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَلْيَأْتِهِمْ وَلَوْ حَبْوًا عَلَى الثَّلْجِ (
و همين مضمون در مستدرك حاكم هم به همين شكل امده است.
همين مضمون را در غيبت نعماني با سند معتبر به اين شكل روايت شدده:
عن ابي جعفرع انه قال: كاني بقوم قد خرجوا بالمشرق يطلبون الحق فلا يعطونه، ثم يطلبونه فلا يعطونه فاذا راوا ذلك وضعوا سيوفهم علي عواتقهم ( وقتي راههاي قانوني جواب نداد به مبارزه مسلحانه رو ميآورند)..... فلا يدفعونها الا الي صاحبكم، قتلاهم شهداء، اما اِني لو ادركت ذلك لاستبقيت نفسي لصاحب هذا الامر( اشاره به اينكه بين اين خروج و انقلاب تا ظهور فاصله زياد نيست و شركت كنندگان در آن انقلاب ظهور را درك خواهند كرد.
(3) و در كتاب غيبت نعماني، باب خروج سفياني حديث ١٤ از امام صادق روايت ميكند كه: يكون مبدأه من قبل المشرق، و اذا كان ذلك، خرج السفياني
(4) تخرج رايات السود من خراسان معه قوم ضعفا يجتمعون، يؤيدهم الله بنصره، ثم يخرج اهل المغرب علي اثر ذلك. فتن ابن حماد.ح ٩٤٠.
(5) به نقل از ابن حجر، (همين حديث در فتن ابن حماد هم آمده و اضافه كرده كه:) علي رأسه جماعة يأمرونه و ينهونه، لا خلاق له عندالله
(6) قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ هَذَا الْأَمْرَ بِمَنْ لَا خَلَاقَ لَهُ وَ لَوْ قَدْ جَاءَ أَمْرُنَا لَقَدْ خَرَجَ مِنْهُ مَنْ هُوَ الْيَوْمَ مُقِيمٌ عَلَى عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ.
(7) انتظروا الفرج من ثلاث: فقيل يا امير المؤمنين و ما هن؟ فقال: اختلاف اهل الشام بينهم.
(8) بشارة الاسلام ص ٨٢ به نقل از بحار ج ٥٣ ص ٨١
(9) قال الباقر ع: يا جابر لا يظهر القائم حتي يشمل الشام فتنة يطلبون المخرج منها فلا يجدونه، نعماني ب ١٤ ح٦٥.
(10) قال رسول الله ص: ثم يثور بحمص و يوقد بدمشق. فتن ابن حماد حديث٨٤٠
(11) فيدعو بجماعة من اهل المغرب، فيجتمعون ما لم يجتمعوا لاحد. همان: ح٨٤٠.
(12) و يأتي الامم فيستمدهم علي اهل الشام، فيجيبونه.همان: ح.١٥٢٦
(13) و يوشك اهل الشام ان لا يجبي اليهم دينار و لا مد يمنعهم من ذلك الروم، ملاحم، باب ١٨٧
(14) يا اميرالمؤمنين متي يطهّرالله الارض من الظالمين؟ ازجمله فرمود: اذا قام القائم بخراسان.... و قام اميرالامره بمصر
(15) يخرج الشيصباني من ارض كوفان ينبع كما ينبع الماء فيقتل وفدكم فتوقعوا بعد ذلك السفياني
(16) قَالَ يَخْرُجُ قَبْلَ السُّفْيَانِيِّ مِصْرِيٌ وَ يَمَانِيٌ.، حديث صحيح از غيبت طوسي ص ٢٧١ و بشارة الاسلام ص٢١٢
(17) مادة الابقع من مصر، يعني كمك كنندگان ابقع از مصر هستند. فتن ابن حماد
(18) و تجمع اليه اليهود جميعاً و يسير نحو الشام، مقدمته العصابة المشرقيه معهم اعراب. همان: ح ١٥٢٦
(19) قال اميرالمؤمنين: اذا رأيتم براذين الشهب و رايات الصفر يقبلون من مغرب و يحتلون الشام فى خوف شديد و قتل فجيع فانتظروا ابن اكلة الاكباد من الواد اليابس.
(20) قال اميرالمؤمنين:.....الرايات الصفر تقبل من المغرب حتي تحل بالشام و ذلك عند الجزع الاكبر و الموت الاحمر... فاذا كان ذلك خرج ابن اكلة الاكباد من الواد اليابس.
(21) يقبل السفياني من بلاد الروم... وهو صاحب القوم. غيبت طوسي/٢٧٨
- ثم يثور ثائر يقال له عبد الله أخبث البرية يشتعل أمره بحمص و يوقد بدمشق و يخرج بفلسطين يظهر على من ناوأه يهلك على يديه أهل المشرق و دعوته شر دعوة و قتلاه شر قتلى يملك حمل امرأة. ابن حماد از حديث ١٩٧٥.
(22) لا ترد له راية حتي ينزل المدينه بجيش جرار بحار٥٢ص٢٥٢و٢٧٣
(23) قال الباقر ع: و هي سنة اختلاف في كل ارضٍ من ارض العرب - و اول ارض ستخرب الشام-يختلفون علي ثلث رايات الاصهب والابقع و السفياني...حتي لا يكون له همة الا ال محمدص و شيعتهم. تفسير عياشي ج١ ص٦٤
قال الباقر ع: فيلتقي السفياني بالابقع فيقتتلون، فيقتله السفياني و من تبعه ثم يقتل الاصهب ثم لا يكون له همة الا الاقبال الي العراق. غيبت نعماني، ب١٤، ح٦٧
اول ارض ستخرب الشام....يلتقي السفياني بالابقع فيقتتلون، فيقتله السفياني و من تبعه ثم يقتل الاصهب. نعماني ب١٤ ح٦٧
(24) يقول- السفياني- ما هذا البلا كله و قتل اصحابي الا من اهل المشرق....
(25) 764 - حدثنا محمد بن عبد الله التيهرتي عن عبد السلام بن مسلمة سمع أبا قبيل يقول إن صاحب المغرب و بني مروان و قضاعة تجتمع على الرايات السود في بطن الشام. ابن حماد ح.٧٦٤.
(26) -يخرج من وادي يابس.... يخرج من فلسطين
(27) يقاتله من بالشام من أهل المشرق و بها يومئذ منهم جند عظيم....حديث ١٩٧٥ ابن حماد.
(28) لا ترون سفيانياً حتي يأتيكم اهل المغرب و حتي تري اهل المغرب. ابن حماد ح ٨٢٨
(29) فيكون ملحمة عظيمة ثم يظهر السفياني الملعون فيظهر بهما جميعاً همان ح ٨٣٦
(30) علي يدي مهدي يظهر تابوت السكينه....فاذا نظر اليه اليهود اسلمت الا قليل منهم ، ملاحم ابن طاووس باب١٥٣
(31) اذا دخلت الرايات الصفر مصر فغلبوا عليها.. فاليحفر اهل الشام اسراباً
(32) فيلتقي السفياني بباب اصطخر فتكون بينهم ملحمة عظيمة. معجم ج٣ ص٧٧
فيجيش جيشين....و جيش الي المشرق... فيقتلون بالزورا سبعين الف. همان ص٩٢
خراب الزوراء و هي الري. نعماني ب١٠ح٤
(33) خراب الزوراء من السفياني. بشارة الاسلام، ص٣٤
(34) و ليقتلن بالري... خلق كثير لا يحصيهم الا من خلقهم.... و ليصيبن اهل الري في ولاية السفياني قحط و جهد وبلاء عظيم. معجم ج٣ص٨٢
(35) و خروج الشروسي الي اذربايجان يسمي بالتبريز يريد وراء الري... فتكون بين الشروسي و المروزي وقعة صيلمانية يشيب منها الصغير و يهرم منها الكبير. بشارة الاسلام ص٩٩
(36) عن ابي بصير عن ابي عبدالله: لابد لنار من اذربايجان لا يقوم لها شيئ. غيبت نعماني، ب١١ح١ — با